بررسی تأثیر هوش اخلاقی بر اخلاق حرفهای مدیران با تأکید بر نقش تعدیلگری جنسیت در بین مدیران زن
##plugins.themes.bootstrap3.article.main##
چکیده
زمینه و هدف: داشتن هوش اخلاقی و همگام با آن اخلاق حرفهای در حرفه مدیریت و به خصوص آموزش و پرورش، یکی از عوامل کلیدی و مهم محسوب میگردد. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر هوش اخلاقی بر اخلاق حرفهای مدیران با تأکید بر نقش تعدیلگری جنسیت در بین مدیران زن بود.
مواد و روشها: پژوهش حاضر از نظر ماهیت کمی، از نظر میزان و کنترل متغیرها از نوع غیرآزمایشی، از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآوری دادهها، توصیفی- پیمایشی و از نوع تحلیل همبستگی است. جامعه آماری، شامل مدیران زن و مرد دبیرستانهای دوره دوم متوسطه شهر اصفهان است که جمعاً 80 نفر بوده و 50 نفر آنان به عنوان نمونه بررسی شدند. به منظور تعیین پایایی آزمون، از روش آلفای کرونباخ و ضریب پایایی مرکب استفاده شد. ضرایب آلفای کرونباخ و ضریب پایایی مرکب تمامیمتغیرها، از مقدار (0/07) بیشتر بود. ابزار اصلی گردآوری دادهها، پرسشنامههای هوشاخلاقی و اخلاق حرفهای بود که پایایی آن در همه قسمتها مطلوب برآورد شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادههای گردآوری شده، از مدلسازی و نرمافزار SPSS نسخه 16 و Smart PLS استفاده شد.
یافتهها: در این پژوهش، تعدیلگری جنسیت، متغیر وابسته و هوش اخلاقی و اخلاق حرفهای، متغیر مستقل گزارش شد که ضریب معنیداری فرضیههای پژوهش بالاتر از 1/96 به دست آمد، بنابراین فرضیههای پژوهش مورد تأیید قرار گرفت. همچنین مقدار برازش کلی مدل مفهومی پژوهش، برازش خوبی را نشان میدهد یعنی اینکه مدل مفهومی پژوهش به جامعه واقعی نزدیک است.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد، در بین هر دو گروه مدیران زن و مرد، رابطه معنیداری بین هوش اخلاقی و اخلاق حرفهای وجود دارد و متغیر جنسیت، اثر تعدیلگری دارد. از این رو داشتن هوش اخلاقی و مؤلفههای آن در بین افراد، میتواند به میزان قابل توجهی اخلاق حرفهای را افزایش دهد و در بین هر دو گروه نتایج درخشانی در مشاغل مدیریتی ایجاد نماید.
کلید واژهها: هوش اخلاقی، اخلاق حرفهای، جنسیت